نیچه و فلسفه مرگ خدا

تذکر: محتوای این ویدئو موضوع مهمی در فلسفه و الهیات مسیحی است و تعمیم آن به ادیان و حوزه‌های فرهنگی دیگر می‌تواند موجب خطای تفسیری شود.

سایمون کریچلی، فیلسوف انگلیسی، استاد فلسفه کرسی هانس یوناس در مؤسسه آموزشی «مدرسه جدید برای تحقیقات اجتماعی» واقع در نیویورک است.

ترجمه و زیرنویس: شهاب غدیری

منبع: BigThink

نیچه و فلسفه مرگ خدا – متن ویدئو:

نیچه دیوانه‌ای را توصیف می‌کند که به بازار می‌رود و فریاد می‌زند «خدا مرده است! خدا مرده است!» مردم او را باور نمی‌کنند و به او می‌خندند و او می‌رود. او می‌گوید که خیلی زود آمده است. او می‌گوید: «من خیلی زود آمده‌ام». اما اندیشه‌ای که اینجا عمیق‌تر و جذاب‌تر است، این‌ نیست که نیچه گفت خدا مرده است. این جمله را روی صفحات توییتر نیز می‌توانید ببینید.

به نظرم، مقصود نیچه این بود که نتیجه تاریخ، مرگ خداست. ما دیگر نیازی نداریم. یا ما دیگر نمی‌توانیم به ضمانت‌هایی باور کنیم که الهیات به ما می‌داد. اینطور بگویم، ما از رهگذر رشد علم و فناوری به جایی رسیده‌ایم که می‌توانیم خدا را به عنوان چیز فرعی کنار بگذاریم.

اینطور نیست که نیچه مرگ خدا را جشن بگیرد. او معتقد است که خدا ایده بسیار بدی است! او باعث می‌شود که ما موجوداتی خوار و خفیف، بزدل و مطیعی بشویم. اما به این معنا نیست که متضادش چیزی شایسته جشن گرفتن باشد. ما صرفاً نباید جشن بگیریم. این به گونه‌ای از نیهیلیسم منتهی می‌شود.

اندیشه نیچه این است که تاریخ بشر به نقطه‌ای رسیده است که ما ایده خدا را فوق العاده می‌یابیم و دیگر نمی‌توانیم آن را باور کنیم. در این نقطه او می‌گوید که ما با خطر تسلیم شدن مواجهیم. در این صورت خواهیم گفت که هیچ چیز، هیچ معنایی ندارد. نیچه این را نهیلیسم (هیچ‌انگاری) می‌نامد.

اندیشه نیچه نهیلیستی نیست. این نکته‌ای کلیدی است. نیچه به دنبال جنبشی متضاد نهیلیسم است که او آن را ارزیابی مجدد ارزش‌ها یا چیره شدن بر نهیلیسم می‌نامد. نیچه از ما می‌خواهد شیوه‌های متداول اندیشه اخلاقی را نفی کنیم از این جهت که با شیوه جدیدی، مفهوم ارزش را بفهمیم. این [ارزش] سرانجام درباره زندگی خواهد بود. درباره تصدیق زندگی یا چیزی شبیه به این.

برای مطالعه مطالب دیگر درباره همین موضوع همچنین می‌توانید به شرح اسکاتی هندریکس مراجعه کنید.

انسان‌ها هزاران سال دین‌دار بودند اما دین در جهان مدرن به سایه‌ای از خویشتن سابق خودش تبدیل شده است. بیان دراماتیک نیچه که گفت خدا مرده است قصد دارد ویژگی تکان‌دهنده این شهود را تصرف کند. جهان برای کسانی که مذهبی بزرگ شده‌اند، شخصی می‌شود. به بیان دیگر دین به آنها این معنا را می‌دهد که جهان هدفی دارد و آنها بخشی از نقشه‌ای بزرگ‌تر هستند. دین به آنها این آسودگی را می‌داد که به‌رغم ظواهر متفاوت، همه ما برابر هستیم و کسی مراقب ماست و هنگام مرگ به‌جای گوری سرد، پایان خوشِ محتملی در انتظار ماست. اما ما در جهان مدرن باور به چنین ارزش‌هایی را هرچه بیشتر دشوار می‌یابیم.
استیون هیکس