آیزایا برلین: پرسشگری و تربیت فلسفی
shahab2024-09-05T00:10:00+03:30آیزایا برلین در این مصاحبه به اهمیت پرسشگری کودکانه و نقش آن در تربیت فلسفی میپردازد. او نشان میدهد که چگونه همین سؤالات ساده میتوانند دریچهای به مسائل عمیق فلسفی باز کنند.
آیزایا برلین در این مصاحبه به اهمیت پرسشگری کودکانه و نقش آن در تربیت فلسفی میپردازد. او نشان میدهد که چگونه همین سؤالات ساده میتوانند دریچهای به مسائل عمیق فلسفی باز کنند.
آیا اراده آزاد وجود دارد؟ برخی از عصبشناسان معتقدند که انسان فاقد اراده آزاد است. اما دنیل دنت، فیلسوف و دانشمند علوم شناختی با این اظهارنظر عصبشناسان مخالفت میکند. دنت در این ویدئو استدلالش را با ارائه یک آزمایش فکری طرح میکند که در آن یک «جراح مغزواعصاب بدخواه» به بیمارش که مبتلا به اختلال وسواس فکری است، دروغ میگوید. استدلال اصلی دنت این است که وقتی به مردم میگوییم اراده آزاد توهم است، آنها کمتر نگران پیامدهای منفی اعمال خود میشوند.
راجر اسکروتن، فیلسوف محافظهکار بریتانیایی است که به نقدهای متداول خود از جریان چپ شهرت دارد. او طی مصاحبهای با حمزه یوسف، پژوهشگر مسلمان نوسنتگرای آمریکایی با موضوع معنای محافظهکاری، ذهنیت منفیِ مسلط بر جریان چپ را از عوامل عمده مصائبی میداند که این جریانها پس از رسیدن به قدرت، بر جوامع خودشان تحمیل کردهاند.
بدنامترین دیکتاتورهای تاریخ، تصادفی به قدرت نرسیدند. فریدریش هایک، زمانی که این جمله را نوشت احتمالاً بیش از هر چیز به تمامیتخواهی و تجربه آلمان طی جنگ جهانی دوم نظر داشت. در این رابطه، پرسشی که به طور خاص هایک به آن میپردازد این است که تمامیتخواهان چگونه میتوانند به قدرت برسند و کل مردم را به استبداد مطلق وادار کنند.
مناظرهای بین شش زن مسلمان ساکن در ایالات متحده؛ یک گروه به حجاب اسلامی معتقد است و گروه دیگر، اگرچه بدون حجاب، اما خود را مسلمان میداند. این مناظره حول شش گزاره جدلبرانگیز انجام میشود
آیا نظریه بازی میتواند بزرگترین چالش بشریت را توضیح دهد؟ این پرسشی است که استیون پینکر، استاد دانشگاه هاروارد، با توجه به آرمانهای جنبش روشنگری سعی در پاسخ به آن دارد. این روانشناسِ شناختی اظهار میکند، مادامی که آرمانهای روشنگری مبنی بر استفاده از دانش برای بهبود زندگی انسان گرایشی ذاتی برای ما نیست، اما برای پیشرفت اجتماعی ضرورت دارد.
فریدریش آوگوست فون هایک (۱۸۹۹ – ۱۹۹۲) اقتصاددان و فیلسوف سیاسی معاصر بود. او به دلیل دفاع از اندیشه لیبرالیسم کلاسیک و بازار آزاد و مخالفت با سوسیالیسم شناخته میشود. او را به عنوان یکی از بزرگترین اقتصاددانان و فیلسوفان سیاسی سده بیستم میشناسند. هایک یکی از مهمترین نمایندگان موج نولیبرالیسم پس از جنگ جهانی دوم به شمار میرود. او در دهه ۱۹۳۰ یکی از شاخصترین چهرههای اقتصاد مکتب اتریش بود. هایک در سال ۱۹۷۴ موفق به دریافت جایزه نوبل اقتصاد شد. هایک در این ویدئو توضیحاتی را درباره مقاله مشهورش به نام «روشنفکران و سوسیالیسم» ارائه میدهد.
سوسیالیسم هیچ جا و هیچگاه بدواً جنبشی مربوط به طبقه کارگر نبوده است، و بههیچروی درمان واضح دردی آشکار نیست که منافع کارگران بهناچار مقتضی آن باشد. سوسیالیسم برساخته یا تعبیری از آن نظریهپردازان است و از پارهای گرایشهای اندیشه مجرد و انتزاعی برمیخیزد که مدتهای مدید فقط نزد روشنفکران شناخته بود و ایشان تلاشهای طولانی کردند تا به طبقه کارگر بپذیرانند که سوسیالیسم را برنامه خویش قرار دهند.
نیچه دیوانهای را توصیف میکند که به بازار میرود و فریاد میزند «خدا مرده است! خدا مرده است!» مردم او را باور نمیکنند و به او میخندند و او میرود. او میگوید که خیلی زود آمده است.
نیچه جملات سخت و تندی را درباره جهانبینی تودههای مردم بیان کرده است، اما او در واقع چگونه میاندیشید؟ چرا میگوییم که کمککردن به دیگران خوب است؟ چرا فرض میکنیم که اعمال خودمحورانه شر هستند؟ در مجموع، آیا عمل خودخواهانه برای ما خوب نیست؟