چرا به شریک چالش انگیز نیاز دارید؟

گاهی تصور می‌کنیم رابطه‌ای مطلوب و ماندگار است که کمترین تنش را داشته باشد. یا عشق راستین آن است که معشوق را همان‌گونه که هست، بپذیریم. جوردن پیترسون، روان‌شناس و استاد سابق دانشگاه توضیحات قابل توجهی درباره این موضوع بیان می‌کند که در این ویدئو مشاهده می‌کنید.

باغ عدن یا حوزه امن شخصی:

شما در فضای امنی قرار گرفته‌اید که با باغ عدن و یا شهری که بودا در آن بزرگ شده بود، قیاس کردم. همه چیز در آن حفاظت‌شده، کارآمد و زیباست. زیرا اصولاً اگر چارچوب مرجع شما به درستی کار کند هر چیزی که در آن [چارچوب مرجع] باشد تحت کنترل شماست.آن‌ها کارآمد هستند و در جهت تحقق هدف شما عمل می‌کنند. زمانی که موفق هستید، در باغ عدن قرار دارید این یک شکل نگاه کردن به موضوع است، آنچه به جهان عرضه می‌کنید نتیجه‌‌ای را که مقرر بود، به بار می‌آورد.

در این چارچوب قرار دارید اما مشکل این جاست که همیشه ماری در باغ وجود دارد، همین داستان در قصه بودا تکرار می‌شود در این داستان، کنجکاوی شخص بودا نقش مار را بازی می‌کند و شما می‌توانید همین مورد را درباره انسان بگویید، شاید این نه مار، بلکه کنجکاوی حوا بود. هر دوی این‌ها به تعبیری یکسان هستند.

این کنجکاوی بودا بود که او را به خروج از شهر کشاند تا مرگ و بیماری را ببیند و تصور بهشتی از دنیا را بهم بریزد. پس وقتی به دنبال تعمیم دادن هستیم اولین چیزی که احتمالا می‌گوییم این است که شما نوعی چارچوب مرجع دارید که جهانتان را با آن سامان می‌دهید. این داستان است، شما درون نوعی داستان زندگی می‌کنید. این موضوع به طور کلی صادق است. محتوای داستان می‌تواند متفاوت باشد، من اهمیتی به آن نمی‌دهم.

این شباهت ساختاری‌ست که برای من اهمیت دارد. شما لاجرم درون یک داستان زندگی می‌کنید، زیرا باید در چیزی شبیه این زندگی کنید. زیرا شما هدفمند هستید و باید باشید و باید جهان را ساده‌سازی کنید. از آنجایی که توانش را ندارید درآن‌واحد به همه چیز مشرف باشید. در حقیقت به ندرت می‌توانید هیچ چیزی را یکباره درنظر نگیرید.

بنابراین شما باید به طرز قابل ملاحظه‌ای، همه چیز را محدود کنید و با محدود کردن و درنظرگرفتن چند مورد مشخص شما تقریباً هر چیز دیگری را (از دنیای‌تان) خارج می‌کنید. پس شما همیشه در این موقعیت هستید که در دنیای کوچک محدود خودتان زندگی می‌کنید، درحالی که بیرون از آن، خودِ هرج‌و‌مرج است. و این نوعی چشم‌انداز وجودی است.

نظم درون باغ و جنگل دنیای بیرون: چرا بقای روابط دوستی و عاطفی ما به عرضه قلمروهای ناشناخته نیاز دارد و چرا روابطی که چالش‌های بسیار کمی دارند، بیشتر در معرض انقضا هستند

«نظمی» که «هرج و مرج» آن را احاطه کرده، مانند درخت که خانه‌ تکاملی انسان‌های اولیه بوده است، همان درخت با مارهای روی زمین. این چشم‌انداز ماست یا آتش از نظر مردمان قبیله‌ای و ترس از جنگلی که نور آتش به آن نمی‌رسد. قلمرویی شناخته شده است و در مقابلش قلمرویی ناشناخته وجود دارد.

و این نیز یک الگوی اصلی است. شما نمی‌توانید در موقعیتی باشید که این‌گونه نیست. حتی زمانی که بین دوستانتان هستید گمان می‌کنید این قلمرو شناخته شده است، اما دقیقا اینطور نیست زیرا هنگامی که در جمع دوستان هستید، آن‌ها همیشه به دقت بخش‌های جدیدی از خودشان را آشکار می‌کنند. مثل این می‌ماند که همواره اجزای کوچکی از قلمرو ناشناخته خودشان را مقابل شما افشا می‌کنند و اگر این کار را انجام ندهند، چه اتفاقی می‌افتد؟ شما خسته می‌شوید و دنبال افراد جدید می‌گردید.

براساس مطالعه خوبی که چندی پیش صورت گرفته است – ما داده‌های تجربی در مورد روابط عاطفیِ نزدیک داریم – این پژوهش نشان داد بررسی نسبت تجارب احساسی مثبت و منفی موثرترین راه پیش‌بینی، موفقیت رابطه بلند مدت است و نتیجه این بود که البته به طور واضح بستگی دارد که شما چگونه یک رویداد و احساسات منفی و مثبت را اندازه می‌گیرید. اما گذشته از این موضوع نتیجه چیزی شبیه این بود: اگر شما در رابطه هستید و و تنها ۵ تعامل مثبت درمقابل یک تعامل منفی داشته‌ باشید. رابطه به پایان خواهد رسید. زیرا زیادی منفی است. اما اگر بیش از ۱۱ تعامل مثبت در مقابل یک تعامل منفی داشته باشید، این رابطه نیز به پایان خواهد رسید و این برای شما بسیار عجیب می‌نماید.

چرا اصلاً باید اینگونه باشد؟ شما ۱۰۰ تعامل مثبت در مقابل یک تعامل منفی می‌خواهید؟ و پاسخ این است: چه چیزی باعث شده فکر کنید شما رابطه‌ای‌ می‌خواهید که در آن خوشحال باشید؟ یا حداقل در هرلحظه از آن خوشحال باشید. چرا اینطور فکر می‌کنید؟ به طور قطع موضوع این نیست و شما هم این را می‌دانید من با شما شرط می‌بندم در این اتاق کسی نیست که شخصی را به دلیل خیلی خوب بودنش رد نکرده باشد یا چیزی شبیه به این؛ شخصی که هیچ چالشی به همراه ندارد.

شما شخصی را می‌خواهید که با او کنار بیایید اما هر از گاهی شما را نیش خواهد زد! و به خودتان می‌گویید: اوه! جالب شد واقعا انتظارش را نداشتم و مدتی فکرتان را مشغول می‌کند و مدتی خودتان را شکنجه می‌کنید. این یکی از چیزهایی است که شما را در رابطه نگه می‌دارد. یکی از دلایلی که می‌خواهید در رابطه باشید، شاد بودنتان در «همین لحظه» نیست. بلکه می‌خواهید به مدت چند دهه زندگی باکیفیتی داشته باشید.

پس شما دنبال کسی هستید که برایتان چالش برانگیز باشد.کسی که شما را ورای آنچه اکنون هستید، بکشاند کسی که شما را غالباً به دلیل محدودیت‌هایتان به سختی قضاوت می‌کند، این شما را عصبانی و دلخور خواهد کرد. شاید بخواهید انتقام بگیرید و اما شما کسی را نمی‌خواهید که فکر کند همینی که الان هستید بهترین است. بخشی به این دلیل که چرا باید بخواهید با کسی بیرون بروید که تا این اندازه متوهم است؟