شبکه های اجتماعی چگونه بر عزت نفس ما تأثیر می‌گذارند

این روزها، در لحظات دشوارتر زندگی، بسیاری از ما برای کسب اطمینان و دریافت عزت نفس، به شبکه های اجتماعی مراجعه می‌کنیم. متأسفانه، احتمال بیشتری وجود دارد که با این کار، نفرت از خودمان را تقویت کنیم.

ترجمه و صدا: محمدرضا قاسمی

منبع‌: مدرسه زندگی

در صورت عدم نمایش ویدئو، در کانال یوتیوب هم‌پرسه مشاهده کنید.

در ابتدای زندگی هر انسانی، کودک به جهان می‌نگرد و به شکلی ضمنی می‌پرسد: آیا من خوبم؟ آیا شایسته محبت و همدردی هستم؟ آیا در مسیر درستی قرار دارم؟

و معمولاً نخستین کسانی که به این پرسش‌ها پاسخ می‌دهند، والدین هستند. شاید این والدین، افراد سخاوتمند و همدلی باشند، کسانی که به گرمی چالش‌های زنده بودن را درک می‌کنند. در این صورت، کودک وجدان آسوده‌ای پیدا می‌کند. طی سال‌های بعدی، با مهربانی به خود می‌نگرد و دائماً نیازی به زیر سؤال بردن حق حیات خود ندارد. او به راحتی با خودش کنار می‌آید.

اما اگر والدین سختگیر و تنبیه‌گر باشند، تصویر تیره‌تر می‌شود: «تأیید» هرگز مشخص نیست، ترسی دائمی از متهم شدن به خودخواهی یا سرزنش برای چیزهایی وجود دارد که حتی به آن فکر نکرده‌ایم.

چالش کار اینجاست که وجدان‌ها به‌سادگی همان‌جا که شکل گرفته‌اند باقی نمی‌مانند. به‌ندرت می‌توان بزرگسالی را یافت که هنوز هم فعالانه نگران نظر والدینش باشد. اما معنایش این نیست که دیگر در مورد ارزش خودمان سؤال نمی‌کنیم. شاید صرفاً این پرسش را بدون آنکه متوجه شویم، به جای دیگری منتقل کنیم – و اغلب به یکی از بی‌رحم‌ترین مراجع قدرت مدرن: رسانه‌ها و شبکه های اجتماعی.

اکنون شخصی که به ارزشمندی خودش تردید دارد، تمام ترس‌هایش از بی‌ارزشی و نیاز به اطمینان‌بخشی را به این عرصه بی‌رحم منتقل می‌کند. او مدام گوشی‌اش را برمی‌دارد و به سیستمی که بر پایه پاداش به دگرآزاری و بدخواهی بنا شده است، به شکل ضمنی می‌پرسد: آیا من شایسته وجود داشتن هستم؟ آیا من خوبم؟ آیا به‌اندازه کافی زیبا یا قابل احترامم؟

و از آنجا که شبکه های اجتماعی بر اساس مشکلات روان فرد ساخته شده‌اند، پاسخ هرگز به‌طور قابل اعتمادی «بله» نخواهد بود. شخص هیچ‌گاه از این چرخه ترس و طلب اطمینان دست برنمی‌دارد. شخصی که به خودش تردید دارد، هر بار با افت روحیه (که اغلب هم رخ می‌دهد)، گوشی‌اش را برمی‌دارد و به دنبال مجوزی برای ادامه زندگی می‌گردد.

اگر این توصیف شامل ما می‌‌شود، باید به افرادی که آزاد هستند، با کنجکاوی (و حسادت) بنگریم. آن‌ها آزاد هستند زیرا کسی سال‌ها پیش مسئله عزت نفس‌شان را حل کرده و پاسخ، از آن زمان، به نظر ثابت مانده است. شبکه های اجتماعی بانگ دره دیگری است، نه صدای انبوه مردمی که نظرت خودشان را داشته باشند.

یادگیری از چنین انسان‌های آرام، تنها به حذف چند اپلیکیشن خلاصه نمی‌شود؛ ما باید فراتر برویم، به دوران کودکی، به نوزادی که پرسش‌های مضطربش را یکبار برای همیشه با جرعه‌های فراوان محبت و مهربانی – که تاکنون دریافت نکرده است – آرام کنیم.

حمایت مالی

‌ ‌

پی‌نوشت:

در روزگار پرطلاتم کنونی، ما همواره نیاز داریم تا به این پرسش به طور جدی توجه کنیم که چگونه با خودمان مهربان‌تر باشیم.